در معرکه...



این مرد 60 و اندی ساله ی شیرازی* دیروز توی واتساپ برام فرستاده:

تخم مرغ اگر با نیروی بیرونی بشکند. پایان زندگیست

اما اگر با نیروی درونی بشکند. آغاز زندگیست.

همه تولد ها و شهادت های اهل بیت هم برام پوستر تبریک و تسلیت میفرسته توی واتساپ

اول هفته ها هم برام پوسترهایی با پیام های انرژی بخش میفرسته.

گاهی هم وسطای هفته، اول صبح بهم صبح بخیر میگه.

 

از این پیامها هم میفرسته که مثلا:

سلامتی همه اونایی که دعا دارن ولی ادعا ندارن.

نیایش دارن اما نمایش ندارن و.

یعنی با فاز لوتی ها هم خیلی حال میکنه.

 

گاهی هم از عرفا جملات قشنگی میفرسته.



منِ بی معرفت هم اغلب همت نمی کنم یه صبح بخیر معمولی بهشون بگم.

یادمه بابت کاری زنگ زد بهم

بچه ام مریض بود. بیمارستان بود. همین یکی دو ماه پیش.

گفتم: ببخشید بچه ام مریض بود نتونستم پیگیر کارتون باشم.

خیییلی ناراحت شد انگار خبر بیماری فرزند خودش رو شنیده بود.

بعد از کلی ابراز ناراحتی و همدردی و پیشنهاد کمک. گفت اصلا کار منو فراموش کن. اول به زندگیت برس. بعدا کار ما هم یه چیزی میشه. برو برس به بچه ات.



بازار فروش این مرد دوست داشتنیِ شیرازی با اون لهجه قشنگش، کشور بحرین هست.

با وجود اینکه من توی این بازار نوپا هستم و به وجود امثال ایشون بیشتر نیاز دارم. اما ایشون دائم سر ارتباط رو با من باز میکنن.

حتی انگار خیلی دوست دارن من امین ایشون باشم توی تمام خرید هاشون از این شهر فرش خیز.



خیلی دوست داشتم با ایشون صمیمی تر باشم و بگم تمام کششی که بین من و شما هست به خاطر وحدتمون روی حبِ امیری هست که امروز کعبه رو به قدوم خودش مزین کرد.

این حب ما هست که رابطه ساز هست. این حب هست که با وجود ابراز محبت های یک طرفه شما همچنان رابطه ما را مستحکم نگاه داشته.

این حب است که با وجود اینکه توی این چند سال که شما را میشناسم هنوز یک کلام از عقایدم برایتان سخن نگفتم اما با هم احساس نزدیکی میکنیم.

حبِ این امیر، نخ تسبیح وجود عشاق حقیقت است.

 

امیری که کعبه از وجودش شرافت پیدا کرد.

کعبه ای که برای من به خاطر مولِد چنین امیری بودن، قبله هست.

والا که قائل به این بیت مازندرانی آقای گوران هستم:

شونه صد کش دیر شهر (صدها فرسخ به شهری دور میروند)

تا که بوینن شه خدا ره (تا خدای خودشان رو زیارت کنند)

مه خدا نیشته منه گاله به سر (خدای من توی حیاط خانه من "مقابل چشمان من" است)

نا که حجاز. (نه در حجاز)

 

کعبه ای که اگر مولِدِ امیری چنان نبود ، بیتی بیش نبود. کجا شرافت قبله بودن پیدا میکرد؟!!!



آنان که علی را خدا پندارند

کفرش به کنار، عجب خدایی دارند

 

 

عاشق همه شما دوستداران امیرالمومنین هستم 

فاش میگویم و از گفته خود دلشادم.

 

 


شیراز شهری هست که بوی ولایت امیرالمومنین میده.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

Studio_s☀️nsmile تقویم فرهیخت کانال بازی و برنامه درتلگرام پرستاری نردبام بهشت هربان نبشته ها معماری داخلی ساختمان,مبلمان اداری مدرن.دکوراسیون داخلی دفتر کار فروشگاه اینترنتی شاپ سرا سایت رسمی هییت رهروان شهدا